به کجامینگری...

به کجامینگری... ؟

به همان بهشتی که قرار است همچون مولایت بدون سر وارد آن شوی ؟

نمی دانم خداوند چه فرقی بین چشمان تو و چشمان ما گذاشته است ...

که عڪس چشمان تو دل را دگرگون می کند؟!

که نگاه گیرای چشمانت را آسمان هم بر نمی تابد ...

و اڪنون میفهمم که نه ؛

فقط میدانم ڪه چه چیزآن چشـم ها را چنان گیرایی و هیبتی میداد

و همگان را در مقابلش به زانو در می آورد...

همه را متعجّب می ساخت و همه را درگیر می ڪرد...

دریایی ڪه در آن چشم ها مشهود است ،

حاصل اشڪ های شبانه تو در بارگاه احدیت بــود...

حاصل آن بود ڪه راهی برای خود به دنیــا و ما فیها ... !



نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

فرم ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

انجمن اسلامی دبیرستان پسرانه معارف شهرکرد

بسم الله الرحمن الرحیم

لينک هاي مفيد

اطلاعات سايت

  • پست الکترونيک:
  • مدير سايت:
  • تاريخ امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳، ۰۵:۵۴ ب.ظ
  • قدرت گرفته از بلاگ بيان