۴ مطلب با موضوع «اعتقادی» ثبت شده است

نماز درس ولایت است...


ثامن تم : نماز درس ولایت است...

« منزهی تو پروردگارمان و شهادت می دهیم

که پروردگاری جز تو نیست و به درگاه تو توبه می کنیم.»

پژوهش های علمی جدید ثابت کرده است که نماز اول وقت فواید بسیاری برای بدن انسان دارد که دلالت بر حکمت فرایض اسلامی و زنده بودن دین اسلام دارد و از جمله این موارد عبارت است از:

نماز صبح:

انسان مسلمان در صبح برای نماز صبح بیدار می شود درحالیکه دربرابر سه تحول مهم قرار دارد:

  • دریافت نور در زمان آن که فعالیت غده صنوبری را کاهش می دهد، و میلاتونین را کم می کند و عملیات دیگر مرتبط با نور را فعال می سازد.
  • پایان کنترل دستگاه عصبی (ناخوشایند) که شب ها باعث آرامش می شود و شروع دستگاه عصبی (خوشایند) که روزها باعث فعالیت می شود.
  • آمادگی برای استفاده از نیرویی که افزایش کورتیزن در صبح آن را ایجاد می کند، و این افزایش خود به خود صورت می گیرد و به خاطر بلند شدن ازخواب و پایین آمدن از تخت نیست همچنانکه هورمون سیرنونین و اندرفین در خون نیز افزایش می یابد.

 

نماز ظهر:

انسان مسلمان هنگام نماز ظهر در معرض سه تحول مهم قرار دارد:

  • در اثر افزایش نخست هرمون ادرینالین در پایان صبح خود را با نماز آرام می کند
  • از لحاظ جنسی خود را آرام می کند چرا که تستوستیرون در ظهر به اوج خود می رسد.
  • ساعت بیولوژیک از بدن می خواهد که اگر وعده غذایی سریعی نخورد نیروی بیشتری برای آن فراهم کند که نماز باعث آرام کردن و کاهش تشنج حاصل از گرسنگی می شود.

 

نماز عصر:

تأکید زیادی بر ادای این نماز وجود دارد زیرا آن مرتبط با دومین زمان اوج ادرینالین می باشد که فعالیت ملموس چندین عضو از جمله فعالیت قلب را به دنبال دارد و بیشتر افزایش فشار قلب بیماران قلبی مستقیما در این زمان صورت می گیرد که نشان دهنده ی فشاری است که این عضو مهم در این زمان باآن روبروست. و جالب آن است که بیشتر فشار قلب کودکان تازه متولد شده نیز در همین زمان صورت می گیرد و معمولا اوج مرگ کودکان تازه تولد در ساعت 2 بعداز ظهر می باشد و بیشتر افزایش فشار قلب آنان بین ساعت 2 تا 4 بعداز ظهر می باشد. و اینها نشان دهنده سخت بودن این زمان برای جسم انسان به طور کلی و قلب به طور خاص می باشد.

بیشتر مشکلات اطفال مشکلات قلبی تنفسی می باشد و حتی در بزرگسالان نیز همینگونه می باشد چراکه بدن آنها در این زمان سختی زیادی را متحمل می شود و آن با افزایش ببتید ویژه به حوادث و فاجعه های مخوفی منجر می گردد .

و نماز عصر انسان را از کارهایش در این زمان باز می دارد و به منظور پرهیز از این پیامدها مانع مشغول شدن انسان به کار دیگری می گردد.

 

نماز مغرب:

این زمان تغییر و تحول از نور به تاریکی است که عکس آن چیزی است که در زمان نماز صبح صورت می گیرد بنابراین به خاطر شروع تاریکی ترشح میلاتونین افزایش می یابد که باعث می گردد انسان احساس خواب آلودگی و کسالت کند و در مقابل سیروتین ، کورتیزون و اندروفین کاهش می یابد.

 

نماز عشاء:

در زمان انتقال از فعالیت به استراحت و برعکس زمان نماز صبح می باشد. و زمانی ثابت برای انتقال جسم از کنترل دستگاه عصبی خوشایند به دستگاه عصبی ناخوشایند می باشد. و شاید این سرّ تأخیر این نماز تا کمی قبل از خواب می باشد تا تمام کارها تمام شده باشد و بعد از آن مستقیما خواب صورت گیرد.

در این زمان حرارت بدن و ضربات قلب کاهش می یابد و هرمون های خون بالا می رود.

 قابل توجه این است که این زمان نماز های پنجگانه با تحولات بیولوژیک مهم جسم منطبق است  که با گذر زمان نمازهای پنجگانه انعکاسات شرطی شده مؤثری را به جای می گذارد که می توانیم توقع داشته باشیم هر روز صبح، نماز صبح به نوبه خود علامتی باشد برای شروع فعالیتی و ثبات داشتن بر یک رژیم و برنامه ی منظم روزانه ی دارای بخش های ثابت به همراه یک عامل صوتی (اذان) آن گونه که در نماز صورت می گیرد باعث می شود بدن انسان در یک هماهنگی بسیار زیاد با محیط خارج حرکت کند و به دنبال آن هماهنگی و انسجام تام بین موارد زیر صورت گیرد:

  • زمان های بیولوژیک داخل بدن
  • زمان های مؤثرهای محیطی خارج از بدن مانند چرخه نور و تاریکی
  •  زمان های شرعی با ادای نمازهای پنجگانه در زمان آن

« منزهی تو پروردگارمان و شهادت می دهیم که پروردگاری جز تو نیست و به درگاه تو توبه می کنیم.»


با وجود پاکی دل چرا باید نماز بخوانیم؟


پاسخ اول: می دانیم یکی از صفات خداوند متعال، حکیم است؛ یعنی هیچ کاری را بدون حکمت انجام نمیدهد اینکه خداوند نماز را واجب کرده است با اینکه می توانست به صرف راز و نیاز اکتفا کند حتماً دلیلی و حکمتی داشته که او با علم و تدبیر بی نهایتش از آن اطلاع دارد؛ چون اگر این گونه نباشد باید نعوذ باللّه بگوییم خداوند در واجب کردن نماز، کار عبث و بیهوده ای انجام داده است. پس، از حکیم بودن خداوند می فهمیم که در وجوب و اقامه نماز فایده ها و آثار بسیار زیادی وجود دارد که چیزی جای آن را نمی گیرد.

پاسخ دوم: یکی از علتهای تشریع احکام از طرف خداوند بر 


چرا نماز بخوانیم؟



با وجود پاکی دل چرا باید نماز بخوانیم؟

پاسخ اول: می دانیم یکی از صفات خداوند متعال، حکیم است؛ یعنی هیچ کاری را بدون حکمت انجام نمیدهد اینکه خداوند نماز را واجب کرده است با اینکه می توانست به صرف راز و نیاز اکتفا کند حتماً دلیلی و حکمتی داشته که او با علم و تدبیر بی نهایتش از آن اطلاع دارد؛ چون اگر این گونه نباشد باید نعوذ باللّه بگوییم خداوند در واجب کردن نماز، کار عبث و بیهوده ای انجام داده است. پس، از حکیم بودن خداوند می فهمیم که در وجوب و اقامه نماز فایده ها و آثار بسیار زیادی وجود دارد که چیزی جای آن را نمی گیرد.

پاسخ دوم: یکی از علتهای تشریع احکام از طرف خداوند بر بندگانش، امتحان کردن آنهاست. خداوند از بین بندگان، آنان را که روحیه اطاعت کامل دارند بر می گزیند و آنان که بی چون و چرا به فرمانهای خدایشان عمل می کنند در امتحان اطاعت از خدا نمره قبولی می گیرند. پس یکی از علل واجب شدن نماز این است که خداوند قصد داشته است که با این دستور بندگانش را بیازماید تا معلوم شود چه کسی راز و نیاز خود با خدا را به همان صورت که خداوند فرموده انجام می دهد و چه کسی سرپیچی می کند؛ تا هر دو به پاداش و جزای عملشان برسند.

پاسخ سوم: می پرسیم: پاکی دل یعنی چه؟ اگر بگویید: به معنای این است که انسان در دل خود نسبت به همه کس و همه چیز حسن ظن داشته باشد و دلش آلوده به نیتهای پلید و زشت نباشد؛ می گوییم: پاکی دل به این معنا ـ یا به هر معنای دیگری ـ وقتی می تواند جای نماز را بگیرد و ما را از خواندن نماز بی نیاز کند که تمام فایده ها و آثار و حکمتهایی را که در نماز وجود دارد دارا باشد؛ آیا پاکی دل چنین جامعیتی دارد؟

به راستی چرا باید نماز خواند؟ این سوالی است که خیلی ها به آن دچارند حتی نمازخوانها! عبادت، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعی لطف و رحمت و راهنمایی است که ما را به کمال می رساند. مثلا وقتی پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن تشویق کرده و یا وادار می کنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را می خواهند و این امر از روی محبت به فرزند است . به درس خواندن او نیازی ندارند. آیات و روایات، فلسفه و حکمت تشریع نماز را چنین بیان کرده اند:
- 1یاد خدا: اقم الصلوه لذکری؛ نماز را برپا دار تا به یاد من باشی.
- 2بازداشتن از گناه و زشتیها: ان الصلوه تنهی عن الفحشآء و المنکر؛ انسان را در دنیات از زشتیها و گناه بازمی دارد.
- 3پاکیزگی روح: انما تنذر الذین یخشون ربهم بالغیب و اقاموا الصلوه و من تزکی فانما یتزکی لنفسه و الی الله المصیر (تو) تنها کسانی را که از پروردگارشان در نهان میترسند و نماز برپا می دارند، هشدار می دهی و کسی که پاکیزگی جوید تنها برای خود پاکیزگی می جوید، فرجام (کارها) به سوی خداست.راستی چه قدر لذت بخش است با خدای جهان آفرین به گفتگو و مناجات پرداختن، و روحی به عظمت تمام هستی یافتن و با خدای هستی هم سخن شدن.
- 4یاری جستن از نماز در مسیر تکامل: استعینوا بالصبر و الصلوه و انها لکبیره الا علی الخاشعین؛ از شکیبایی و نماز یاری جویید، و به راستی این کار، سنگین است مگر برای فروتنان.
- 5پاک شدن از کبر و غرور: حضرت فاطمه علیها السلام می فرماید: و الصلاه تنزیها من الکبر؛ خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند.

- 6رستگاری: قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون؛ به راستی که مومنان، رستگار شدند، همانان که در نمازشان فروتنند. رسول خدا (ص) : نقش نمازهای پنج گانه برای امت من همانند نهر آب زلالی است که از مقابل خانه آنان می گذرد، اگر کسی روزانه پنج بار در این نهر شستشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگی و پلیدی خواهد ماند؟ امام باقر ع می فرماید: هنگامی که نمازگزار به سمت قبله برای نماز می ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه می کند. نماز روزانه انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمی او از این همه نعمت و خوبیهایی است که خداوند به او داده و نیز ثناگویی و تمجید انسان از این همه زیبایی و عظمت است که خداوند متعال دارد. «انسان در حال نماز با خدای خود نجوا و گفتگو می کند و اگر انسان لذت این گفتگو را بچشد، هیچ گاه از حال نماز خارج نمی شود.»



ترس از خشک مقدس ها

در حکمت 150 نهج البلاغه امیر المومنین داریم یُحِّب ُّالصالِحینَ ولایعملُ عَمَلَهُم ویُبغِضُ المذنبین وهواَحدَهم... این سخن خطاب به افراد خشک مقدس هست. افرادی که صالحین را دوست دارند اما عمل های آنها را انجام نمی دهند. مثلا عشق به آیت الله بهجت و یا علمای اخلاق یا شهدا و ... که واقعاً هم اون هارو دوست دارن ولی ولایعملُ عَمَلَهُم موقعی که نوبت سبک زندگی این بزرگوران می شود خیلی با سبک زندگی آنها کاری ندارند و حضرت می فرمایند اینجوری نباش و واقعاً اگر دلداده این آدم های بزرگ هستی در عمل از آنها الگو بگیرو می فرمایند ویُبغِضُ المذنبین َ وهواَحدَهم... یعنی اون آدمی نباشید که بغض داشته باشید به گناه کاران اما خودشما یکی از گناه کاران باشید. این درست بر می گرده به همه ما بچه مذهبی ها که گاهی اوقات چنان به یک آدم گناه کار نگاه می کنیم که خداوند هم نگاه نمی کنه مثلاً میگیم فلان فلان شده پس فطرت یا این جرثومه کثافت و... که باید دقت کنیم که اینجا منظور بغض به گناه کاران هست نه ظالمین ولی بغض به ظالمین داشتن اساس دین هست. کی میتونه بگه که به غیر از ائمه معصومین و بندگان خاص تو حیطه گناه وارد نشده؟ گاهی وقت ها یکی گناه و نقصش عیان هست مثل یه خانومی که ظاهرش درست نیست ولی گناه و نقص ما درون ماستمخصوصاً بچه مذهبی ها که حتی تو دعا ها داریم که خدایا اگر مفتضح کنی مرا حتی آسمان به من لعن می کند و مردم برای تشیع جنازه من نخواهند آمد. اگر ما یک نگاه خراب به آدم ها داشته باشیم نمیتونیم برای آدم ها کار فرهنگی بکنیم.

ترس از خشک مقدس ها

نمونش خودم که از خانواده مذهبی بودم هیچ هنری نکردم حالا یکی تو یک خانواده بزرگ شده که هدایت توش نبوده و تا چشم باز کرده ماهواره بوده و ...  و وقتی به چنین آدم هایی می رسیم چنان عصبانی می شیم و خون جلوی چشای مارو میگیره که که به این موضوع فکر نمیکنیم که بابا اصلاً به این بنده خدا هدایت نرسیده. اینجور آدم های خشک مقدس تنها چیزی که از دین پیغمبر دیدن یه کتاب دینی مزخرف مدرسه بوده که واقعاً همه ماها ازش زده ایم که نه زیبایی های دین رو توش نشون میدن نه معرفت نه محبت و اصلاً اومدن دین رو از همه چیز ها جدا کردن. شاید خیلی ها ظاهرشون بد باشه اما شاید به انقلاب و اعتقادات از ماها پایبندتر باشند. خب ما باید با دید دلسوزی با این ها صحبت کنیم و کم کم بیاریمشون تو خط. هروقت ما از روی دلسوزی به سمت آدم ها رفتیم اون موقع هست که موفقیم...

پ,ن: مردی از اهل شام که تحت تأثیر تبلیغات زهرآگین معاویه نسبت به اهل بیت (ع) قرار گرفته بود، وقتی امام حسین (ع) را دید، شروع به فحش و ناسزا گفتن به امام کرد، امام حسین (ع) همچنان ساکت بود تا اینکه فحاشی مرد شامی به پایان رسید؛ امام رو به وی کرده فرمود: «ای پیرمرد! گمان می کنم که غریب هستی اگر چیزی بخواهی به تو می دهیم، اگر راه گم کرده ای نشانت می دهیم، اگر گرسنه ای، سیرت می کنیم، اگر نیازمندی، تو را بی نیاز می کنیم. » مرد شامی، ساکت و مبهوت به چهره ی امام نگاه می کرد و متحیر ماند که چه بگوید و چگونه عذرخواهی کند در پایان، با شرمساری گفت: خدا خود می داند که رسالت خویش را در کدام خاندان قرار دهد.


انجمن اسلامی دبیرستان پسرانه معارف شهرکرد

بسم الله الرحمن الرحیم

لينک هاي مفيد

اطلاعات سايت

  • پست الکترونيک:
  • مدير سايت:
  • تاريخ امروز: سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۷:۳۵ ق.ظ
  • قدرت گرفته از بلاگ بيان