۳۰۳ مطلب توسط «محمد حسین اروجی» ثبت شده است

نمونه سوالات نوبت اول دروس تخصصی معارف

صفایی ندارد ارسطوشدن
خوشاپرگشودن پرستوشدن
***
توکه پرنداری پرستوشوی
بشین درس بخوان تاارسطوشوی!

سلام.
امتحانای نوبت اول داره نزدیک میشه،یکی از مشکلاتی که ما داشتیم این بود که معمولا برای درسای اختصاصی معارف مثل اخلاق و هدایه و مبادی و تفسیر نمونه سوال پیدا نمی کردیم.حالا برای اینکه امسال برای شما این مشکل پیش نیاد یه سری از نمونه سوالا ی نوبت اول این درس ها رو براتون آماده کردیم
برای مشاهده به لینک زیر برید.
اگه به دردتون خوردن 3 تا صلوات برای سلامتی آقامون بفرستید.

لینک مشاهده


مستند بسیج دانشگاه امام صادق (ع) در نقد صداوسیما رونمایی می‌شود+لینک مشاهده



 وقتی سال گذشته مستند «ضلع غربی ساختمان پزشکان» توسط یک جوان دانشجو تولید و در فضای مجازی منتشر شد و باعث توقف ساخت سری دوم مجموعه‌ی «ساختمان پزشکان» گردید، می‌شد حدس زد که در آینده ساخت مستندهای این چنینی در نقد صداوسیما توسط دانشجویان ارزشی ادامه پیدا کند؛ حدس و احتمالی که ریشه‌های آن را حتی پیشتر از ساخت این مستند، در دیدارهای دانشجویی مقام معظم رهبری با دانشجویان و انتقادات تند و تیز نمایندگان دانشجویی در حضور ایشان نیز می‌شد ردیابی نمود.


توصیه هایی از رهبر معظم انقلاب در باب جوانی

جسم انسان بدون ورزش، ضعیف و لاغر و بی‌قدرت خواهد بود. هر کسی باشید، هرچه بنیه قوی و نیرومند داشته باشید، اگر ورزش نکردید و خوردید و خوابیدید، بدن، ضعیف می‌ماند؛ شکی در این نیست؛ همچنانی که اگر ورزش نکنید، بدن شما آن رشد لازم را نمی‌کند؛ زیبایی‌‌هایی هم دارد که ورزش آنها را آشکار خواهد کرد؛ بدون ورزش، نمی‌شود. روح شما هم عیناً همین طور است؛ بدون ورزش، بدون تمرین و ریاضت، ممکن نیست شما قوی بشوید.
ای بسا انسان‌هایی هستند با جسم‌های نیرومند و زیبا؛ ولی با روح‌هایی لاغر، زشت، ناتوان و ضعیف؛ این، به درد نمی‌خورد. تمام عبادات برای این است که ما ورزش کنیم؛ تربیت بشویم و پیش برویم؛ البته باید عبادات را شناخت. عبادات هم جسم و روحی دارند. جسم عبادات، به تنهایی کافی نیست. نماز را که انسان بخواند، ولی در حال نماز، توجه به خود ذکر نداشته باشد، ملتفت نباشد که چه می‌گوید و با چه کسی حرف می‌زند، مضامین نماز را به کلی از روی غفلت ادا بکند، این نماز، نماز بی‌فایده‌ای است.

ممنون از نظراتون!

سلام

خوشحالیم از این که مخاطب های وبلاگمون هرچند کم هستن اما دلسوزانه نظر میدن و ما رو راهنمایی میکنن.

یکی از این نظرات رو تصمیم گرفتیم تو این پست نمایش بدیم براتون و ازشون تشکر کنیم.

آقای سید حامد حسینی از فارغ التحصیل های مدرسه خودمون که الان مشغول به تحصیل در دانشگاه امام صادق(ع) هستن در رابطه با پست قبلی برامون نوشتن که:

 سلام علیکم.فقط یک نکته ای رو باید خدمت هرکسی که این مطلب رو میخونه عرض کنم که درست است که همچین هیئتی در دانشگاه ما وجود داره اما بعضی بزرگنمائیها در همین مطلب آورده شده است که البته اصل متن صحیح است ولی بنابر گفته حضرت آقا باید از سخنان غلوآمیز و غیرواقعی خودداری شود حتی برای دانشگاهی که شخص خود حضرت آقا بر این دانشگاه نظارت دارند.به هرحال سعی ما بر اینست که بتونیم این فرهنگ هیئت داری و سبک زندگی عاشورائی رو در ابتدا به سائر دانشگاه ها و بعد هیئت های دانش آموزی بسط بدیم.در ضمن میتونید به اسیت هیئت شهدای گمنام تهران که با هیئت میثاق دانشگاه امام صادق رابطه بسیار نزدیکی دارد هم مارجعه بفرمائید.(سید حامد حسینی)

سید جون خیلی خیلی ممنون از این که بهمون سر میزنی و نظر میدی.

از همه شما هم ممنون که وقت میذارید و مطالب وب رو مطالعه میکنید.

التماس دعا

یا حق



علم بهتر است یا ثروت


جمعیت زیادی دور حضرت علی(ع) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:

- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟

علی(ع) در پاسخ گفت: 

علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.

مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:

- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟

علی فرمود: 

ادامش خیلی جالبه برین ادامه مطلب و بخونینش نظریادتون نره


عباس آباد

شده بود فرمانده ی پایگاه هوایی اصفهان

می رفت و به روستاهای فقیر نشین سر میزد و با مشکلاتشون آشنا می شد

برق ، آب آشامیدنی و هر چیز دیگه ای که احتیاج داشتند رو براشون فراهم می کرد

اونقدر به یه روستا خدمت کرد که مردم اسم روستاشون رو گذاشتند " عباس آباد "

شهید بابایی وقتی فهمید اسمش رو گذاشتند روی روستا دیگه اونجا نرفت

ناراحت شده بود از این کار مردم

اومدن و بهش گفتن اسمت رو از روستا برداشتیم

خیالش که راحت شد ، دوباره برا خدمت به محرومین رفت به اون روستا...


حسین جانم

چند روزی می شد که غرب کشور اطراف کانی مانگا کار می کردیم

دنبال پیکر مطهر شهدای عملیات والفجر چهار بودیم

اواسط سال 71 بود

از دور متوجه پیکر شهیدی داخل یکی از سنگرها شدیم

دویدیم سمت سنگر

ظاهرا همونطور که داخل سنگر نشسته بوده تیر یا ترکش بهش خورده و شهید شده بود

خواستیم بدنش رو جمع کنیم و داخل کیسه بگذاریم

در کمال حیرت دیدیم توی انگشت وسط دست راستش یه انگشتره

از اون جالبتر اینکه تمام بدنش کاملا اسکلت شده بود

ولی انگشتی که انگشتر توی اون بود کاملا سالم و گوشتی مانده بود

همه بچه ها به دورش جمع شدند

خاک های روی عقیق انگشتر رو که پاک کردیم

اشک های همه مون در اومد

روی نگین انگشتر نوشته شده بود: " حسین جانم"


شهدای نجفیه

هنوز عملیات درست و حسابی شروع نشده بود که که کار گره خورد. گردان ما زمینگیر شد و حال و هوای بچه هحال وهوای دیگری . تا حالا این طور وضعی برام سابقه نداشت . نمی دانم چه شان شده بود که حرف شنوی نداشتندُ همان بچه هایی که می گفتی برو توی آتشُ با جان و دل می رفتند! به چهره بعضی ها دقیق نگاه ماُ ی کردم . جور خاصی شده بودند ُ نه می شد بگویی ضعف دارند ُ نه می شد بگویی ترسیدند ُ هیچ حدسی نمی شد بزنی. هرچه براشان صحبت کردم ُ فایده ای نداشت. اصلا انگار چسبیده بودند به زمین و نمی خواستند جدا شوند. هر کار کردم راضی شان کنم راه بیفتند ُ نشد. اگر ما توی گود نمی رفتیم ُ احتمال شکست محور های دیگر هم زیاد بود ُ آن هم با کلی شهید . پاک در مانده شدم . نا امیدی در تمام وجودم ریشه دوانده بود . با خودم گفتم ُ چه کار کنم؟ سرم را بلند کردم روبه آسمان و توی دلم نالیدم که : خدایا خودت کمک کن . از بچه ها فاصله گرفتم؟

اسم حضرت صدیقه طاهره (س) را ُ از ته دل صدا زدم  و متوسل شدم به وجود شریفش. زمزمه کردم : خانمُ خودتون کمک کنینُ منو راهنمایی کنین تا بتونم این بچه ها رو حرکت بدم ُ وضع ما رو خودتون بهتر می دونین.

چند لحظه ای راز و نیاز کردم و آمدم پیش نیروها . یقین داشتم حضرت تنهام نمی گذارند ُ اصلا منتظر عنایت بودم ُ توی آن تاریکی شب و توی آن بیچارگی محضُ  یکدفعه فکری به ذهنم الهام شد . رو کردم به بچه ها . محکم و قاطع گفتم: دیگه به شما احتیاجی ندارم ! هیچ کدومتون رو نمی خوام ُ فقط یک آرپی جی زن از بین شما بلند شه با من بیاد ُ ُ دیگه هیچی نمی خوام. زل زدم به شان . لحضه شماری می کردم یکی بلند شود. یکی بلند شد ُ یکی از بچه های آرپی جی زن . بلند گفت : من میام. پشت بندش یکی دیگر ایستاد . تا به خودم آمدم ُ همه یگردان بلند شده بودند. سریع راه افتادم ُ بقیه هم پشت سرم.پیروزی مان توی آن عملیات ُ چشم همه را خیره کرد . اگر با همان وضع قبل می خواستیم برویم ُ کارمان این جور گل نمی کرد . عنایت ام ابیها (س) باز هم به دادمان رسید بود.


ای نور چشم من ای پدر عزیز

شهید سید مجتبی علمدار 11 دی 1345 دیده به جهان گشود، 11دی 1364زخم عشق و جانبازی به تن نشاند، دی ماه 1370 لباس دامادی به تن کرد، دی ماه 1371 با تولد سیده زهرا، پدر شد، و 11دی 1375 به قافله همرزمان شهیدش پیوست.

متن زیر نامه تنها دختر وی است که با پدر شهیدش نجوا کرده است.با هم نامه را در ادامه مطلب بخوانیم و گریه.....

باز هوای حرمت،حرمت آرزوست...

سلام

محرم اربابمون نزدیکه...

فقط 10 روز دیگه مونده...چقدر خودمون رو آماده کردیم...

یه فایل صوتی مرتبط از استاد پناهیان برای دانلود گذاشتم که پیشنهاد میدم حتما گوشش بدید،رو من که خیلی تاثیر گذاشت.

لینک دانلود

التماس دعا


بیانات حضرت آقا در دیدار دانش‌آموزان‌ و دانشجویان

تحریک احساسات مردم در جهت ایجاد اختلاف خیانت به کشور است.





سلام.
همون طور که اطلاع دارید حضرت آقا چند روز پیش به مناسبت نزدیک شدن یوم الله 13 آبان با دانش آموزان دیداری داشتند که چند تا از بچه های اتحادیه هم از جمله مسئول انجمن خودمون آقا محمد احمدی تو این دیدار حضور داشتند.
متن کامل بیانات حضرت آقا رو میتونید تو ادامه مطلب بخونید.

اردوی شاه خراسان(ع)

سلام.

معارف شهرکرد یه رسم خوبی داره که همیشه اول سال یه اردو داخل استانی میبره تا هم بچه ها همو بشناسن و هم مسئولا بچه ها رو بشناسن

امسال رفتیم امام زاده شاه خراسان (ع).جاتونم خیلی خالی بود و حسابی خوش گذشت

عکساش رو هم میتونید تو ادامه مطلب ببینید.




ای کاش همه معلم ها بخوانند...

سلام.

دیروز حضرت آقا در جمع معلمان و اساتید خراسان شمالی بیانات فوق العاده زیبا،کاربردی و موشکافانه ای داشتند.از اونجایی که بخشی از این صحبت ها هم در رابطه با ما دانش آموزان هست توصیه میکنیم همتون حتما این بیانات رو یه بار دیگه یا گوش بدید یا بخونید.

معلم های عزیز هم ای کاش همشون این مطالب گهربار رو چندین و چند بار بخونن... .

مطن کامل بیانات ایشون رو در ادامه مطلب میتونید مطالعه کنید.


تصاویری که بادیدن آن باید بگوییم:"اللهم عجل لولیک الفرج"

سلام.

نمیدونم شما چقدر تشنه امام زمان هستید و به قول حاج آقا ابراهیمی امام زمان خونتون کمه یا زیاد.

اما من که راستشو بخواید خیلی عادی دارم زندگی روزمره ام رو میکنم و اصلا انگار نه انگار که یه کسی کم داریم...انگار نه انگار که آقا منتظر ما هستن که زودتر آدم بشیم و ایشون ظهور کنن...

اگه شما هم حال منو دارید پیشنهاد میکنم حتما به لینک زیر یه سر بزنید...

اینجا کلیک کنید


سلام و تبریک

سلام

شروع سال جدید تحصیلی به همه  ی رفقای معارفی مبارک باشه ایشالا.

امسال آقای رفیعی معاون جدید مدرسه هستن و ما هم مخصوصا خدمتشون عرض ادب و خوش آمد داریم.

در رابطه با فعالیت انجمن و نحوه عضو گیری اگه سوالی دارید تو قسمت نظرات بپرسید تا آقا محمد احمدی مسئول انجمن جدید به سوال هاتون جواب بدن.


تبت یدی ابی لهب و تب

سلام

ماهم به نوبه ی خودمون این اهانت بی شرمانه رو محکوم می کنیم.

آقای دکتر میثم مطیعی مداح اهل بیت در مداحی اخیرشون علیه هتاکان به ساحت مقدس پیامبر مکرم اسلام(ص) شعری از یک شاعر لبنانی مسیحی خونده.

فایل این مداحی رو از لینک زیر دانلود کنید.

لینک دانلود



انجمن اسلامی دبیرستان پسرانه معارف شهرکرد

بسم الله الرحمن الرحیم

لينک هاي مفيد

اطلاعات سايت

  • پست الکترونيک:
  • مدير سايت:
  • تاريخ امروز: شنبه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۶:۵۷ ب.ظ
  • قدرت گرفته از بلاگ بيان